شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

یاد شهدا و حجاب

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

حجاب از دیدگاه شهدا

حجاب و شهدا

حجاب از دیدگاه شهدا

شاید شما هم یادتان بیاید، چند سال پیش، وقتی یک دختر بی‌حجاب در خیابان می‌دیدید، کلی تعجب می‌کردید و آن روز در خانه فقط حرف از آن بود و حجاب و... چه‌قدر زود آن دوران گذشت و جای ما با آن‌ها عوض شد!

چه‌قدر زود همه چیز را فراموش کردیم، شعارهای دبستانیمان را: «زن در حجاب چون گوهری است در صدف.» شعرهای كتاب‌ها: «ای زن به تو از فاطمه(س) این‌گونه خطاب است، ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است.» نوشته‌های روی دیوارها: «نکند خون شهدا فرش راه ما شود.. و...

بقیه در ادامه مطلب


گفتم شهید! یعنی اگر شهدا زنده بودند و این چیزها را می‌دیدند، چه می‌كردند؟! مگر در ظاهر، غیر از این بود که برای گرفتن مرزها و پس گرفتن شهرهایمان رفتند، اما آیا واقعاً هدفشان این بود؟

تو ای خواهرم! حجاب تو کوبنده‌تر از خون سرخ من است.

شهید ابوالفضل سنگ‌تراشان

خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادر سیاهتان و تقوایتان می‌کشید.

حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب، دشمن را می‌بینی و دشمن تو را نمی‌بیند.

سردار شهید رحیم آنجفی

شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی‏ معنویت و صفا می‏کشاند.

شهید علی رضائیان

خواهرانم!در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید، زهراگونه زندگی کنید.

شهید حسین برهانی

خوشا آنان که با یاد شهیدان زنده اند

سخنی از امام علی (ع) برای حجاب

خیلی با پوشیدن آن راحت هستم

تیر سه شعبه یعنی چه؟

حجاب

چادر زهرا حکایت میکند!
از بی حجابی ها شکایت میکند
روز محشر بر زنان با حجاب!
حضرت زهرا شفاعت میکند

تاریخچه حجاب در جهان

اصل حجاب و پوشش امری فطری است و با خلقت بشر سرشته است، و یکی از دلایل اساسی آن داستان آدم و حوا می باشد. آن هنگام که از بهشت اخراج شدند و پوشش خود را از دست دادند (عورتشان آشکار شد)، سریع خود را با برگ درختان پوشاندند که این نمونه آشکاری از فطری بودن مسئله حجاب است؛

به نحوی که در قرآن کریم در سوره اعراف آیه ۲۲ آمده است:

«فَلَمّا ذاقَا الشّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ»[۱]؛

«آدم و حوا از آن درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست دادند و به‌سرعت با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند»[۲]


این پوشش سریع آدم و حوا بیانگر احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، بیانگر ذاتی و فطری بودن حجاب است. بنابراین سابقه حجاب به زمان خلقت حضرت آدم و حوا برمی گردد.

علاوه بر این، بنابر گواهی متون و آثار تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده و با وجود این‌که در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته، ولی هیچ‌گاه به طور کامل از بین نرفته است.

شواهد تاریخی نشان می دهد، پوشش زن در برخی ملل مانند یونان، ایران باستان و برخی اقوام هند بسیار پر رنگ و سخت بوده است و مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می‌شدند، یاد می‌کنند.

اما بنا بر آنچه در متون و آثار تاریخی بر جای مانده است می توان تاریخچه حجاب را با توجه به این‌که بسیاری از آثار، به دست ما نرسیده است، چنین تبیین نمود:

۱. پوشش زن در یونان و روم باستان

فرید وجدی در دایرة المعارف قرن بیستم می‌نویسد:

«حجاب زنان سابقه‌ای طولانی دارد. سخن درباره حجاب در میان سخنان قدیمی‌ترین نویسندگان یونانی به چشم می‌خورد. زنان سر را می‌پوشاندند، ولی صورتشان باز بوده است. وقتی به بازار می‌رفتند، بر آنان واجب بود صورتشان را نیز بپوشانند»[۳]

دایرة المعارف لاروس[۴] درباره پوشش زنان یونان باستان می‌گوید: زنان یونانی در دوره‌های گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا می‌پوشاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس[۵] و اِمِرجوس و دیگر جزایر ساخته می‌شد.

«ویل دورانت»[۶] نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب در بین زنان یونان و روم باستان آورده است.

او درباره «الهه عفت»[۷] که یکی از خدایان یونان باستان است، می‌گوید: «آرتمیس»[۸] الهه عفت است و عالی‌ترین نمونه (و الگو برای) دختران جوان به شمار می‌آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده و چابک و به زیور عفت و تقوا آراسته است»[۹]

این مورخ در جای دیگر می‌گوید: «زنان فقط در صورتی می‌توانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشن‌های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملاً در حجاب باشند»[۱۰]

همچنین از قول یکی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل می‌کند: «نام یک زن پاکدامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت»[۱۱][۱۲]

۲. حجاب در آسیای صغیر و ایران

اگر چه در مباحث بعدی به‌طور مفصل پیرامون تاریخچه حجاب در ایران صحبت خواهیم کرد اما به عنوان نمونه باید بگوییم حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد[۱۳] (و فارس و عرب) نیز وجود داشته است.

زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بوده‌اند، به‌طوری که وقتی از خانه خارج می‌شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می‌پوشاندند و چیزی از برآمدگی های بدن مشخص نمی‌شد.[۱۴]

بر اساس مستندات تاریخی در حدود ۱۱۱۲ سال قبل از میلاد، شاه تگلات فلازر اول (phalazar Teghlaath) که از شاهان آشوری بوده فرمانی صادر می کند که می توان از آن وجوب حجاب و پوشش زنان را استخراج نمود. در این فرمان آمده است:

«زنان ازدواج کرده که در خیابان ها ظاهر می شوند نباید سرشان باز باشد. دختران مردان آزاد (حر) باید پوشیده باشند. فاحشه ها باید پوشیده باشند اما سرشان باز باشد»[۱۵]

۳. حجاب در آفریقا

تصاویر و نقش برجسته های موجود در کشور مصر نیز گویای وجود حجاب در منطقه آفریقا می باشد به عنوان مثال: در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در تصاویری که نقاشی مصری کشیده، دختران تمام بدن و پسران، نیمه پایین بدن خود را پوشانده بودند.[۱۶]

یا در ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد در نقش برجسته فرعون مکارتیوس، از فراعنه مصر دیده می شود که او و همسر و دخترش قسمت پایین بدنشان را پوشانده و همچنین در نقش برجسته ای که در تل العمارنه (مصر) وجود دارد تصویر ملکه با پوشش دیده می شود.[۱۷]

۴. حجاب در عراق و بین النهرین

برخی دیگر از یافته های تاریخی بیانگر وجود حجاب در عراق و بین النهرین می باشد مثلاً در یکی از آثار ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد زنی در عراق که نقشی از او باقیمانده با تکه پارچه کوچکی سرش را پوشانده است.[۱۸]

در ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد در سواحل مدیترانه و خاورمیانه و بین النهرین پوشش و لباسی که نیمی از بدن یا تمام آن را بپوشاند وجود داشته است. (زنان قابل احترام، همسران و اهالی حرامسرا حجاب داشتند در حالی که زنان برده موهای خود را نمی پوشاندند)[۱۹]

۵. حجاب در شرق دور

در کشورهای شرقی نیز وجود پوشش سراسری امر مسلمی می باشد به عنوان نمونه در کشور هند، بت‌پرستان هندی، چیزی مانند چادر می‌پوشند و آن را روی خود می‌کشند، به گونه ای که صورتشان پیدا نیست.[۲۰]

در کشور ژاپن نیز تا قبل از دهه ۷۰ – ۱۸۶۰، تقریباً همه مردم ژاپن انواع لباس های بومی خود را به تن می کردند. لباس بومی آنان، اساساً همان «کیمونو» بود که عبارت بود از یک پیراهن بلند و گشاد که روی آن یک کمربند پهن می بستند.

لایه های متعدد این لباس و نیز لایی هایی که از کتان و ابریشم در آن قرار می دادند، گرما را می گرفت… طبقه متوسط مردم عموماً کیمونوی کتانی و نخی می پوشیدند و طبقات ثروتمند جامعه، کیمونوی ابریشمی به تن می کردند.[۲۱]

[۱]. اعراف (۷)، آیه ۲۲.
[
۲]. معین الاسلام، مریم، پوشش و آرایش از دیدگاه پیامبر اعظم(ص)، قم، دفتر عقل، ۱۳۸۶، دوم، ۱۹- ۲۱.
[
۳]. فرید وجدی، دائرة المعارف القرن العشرین، ص۳۳۵.
[
۴] .Larousse Envyclopedia.
[
۵] .Corsica.
[
۶] .Durant.W.
[
۷] .Virtue Goddess.
[
۸] . Artemis.
[
۹]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، احمد آرام، ص ۵۲۰.
[
۱۰]. همان، ص ۳۴۰.
[
۱۱]. همان.
[
۱۲]. رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۴ ش، اول، ص ۲۶- ۳۰.
[
۱۳]. Media.
[
۱۴]. به نقل از دایرة المعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳.
[
۱۵]. ر.ک؛ نشریه ترجمان سیاسی، ش ۱۶۸، مقاله حجاب فقط به اسلام محدود نمی شود نگاشته Odon Vallet ترجمه ک. فخر طاولی. (مقاله اصلی در لوموند، ۱۶۸۰۰، ۳۰ ژانویه ۱۹۹۹ برابر با ۱۰/۱۱/۱۳۷۷ موجود است.)
[
۱۶]. مطهری، پیشین، ص ۴۳۰ و ۴۳۱.
[
۱۷]. المنجد فی الاعلام، ص ۴۱۹ و ۴۲۲.
[
۱۸]. ر.ک ولگسناگ، برای پاکدامنی. (به نقل از روزنامه جام جم ۹/۲/۸۹، سال هفتم، شماره ۱۹۸۵، ص ۱۴).
[
۱۹]. ولگسانگ، پیشین.
[
۲۰]. اصفهانی حائری، غلامحسین، فلسفه الحجاب فی وجوب النقاب، ترجمه محمد رضا طهرانی، ص ۵۲۹.
[
۲۱]. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش، ۱۳۸۲ ش، دهم، ص ۴۹.

چرا بعضی‌ها بدحجاب می‌شوند؟!

گرم شدن هوا، بروز احساس خودنمایی، نقش شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت، واکنش به وضع سیاسی و به نوعی دهن کجی در برابر وضع موجود و یا در نهایت تلاش مافیایی طراحان مد و لباس برای حفظ و ایجاد بازار مصرف، کدام یک از این علل، چادر را از سر برخی زنان ایرانی برداشته و روسریشان را عقب کشیده است؟ ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر پدیده‌ای چند علیتی است...




حجاب
چرا بعضی‌ها بدحجاب می‌شوند؟!

گرم شدن هوا، بروز احساس خودنمایی، تفکرات فمنیستی، سیاست زدگی، اعتراض، لجبازی؛ کدام یک علت بدحجابی است؟

رویکردهای کلی در جامعه ما همواره رنگ و رویی مذهبی داشته و با نگاهی به تاریخ سرزمینمان در می‌یابیم هر جا که دین و عفت در معرض هجمه قرار گرفته است، مردم ما تمام قد ایستادگی کرده‌اند.

یکی از بهترین نمودهای این ایستادگی را در مقاومت زنان کشورمان در برابر ظلم و زور رضاخان برای اجبار به کشف حجاب می‌توان ملاحظه کرد. این روال در جامعه امروز هم مشاهده می‌شود اما نمی‌توان انکار کرد که بخشی از زنان و دختران کشورمان این روزها دیگر چندان به مقوله عفاف و حجاب پایبند نیستند؛ پدیده‌ای که جا دارد علل و عوامل آن را از وجوه مختلف ارزیابی کرد.

تعداد افرادی که با اهداف سیاسی اقدام به استفاده از پوشش و حجاب نامناسب می‌کنند، بسیار اندک است اما در مقابل مسائل فرهنگی و تربیتی و هجمه های فرهنگی غرب در قالب جنگ نرم، بازیگر اصلی صحنه بدحجابی در کشور ماست

چرا بدحجابی؟

به راستی چرا برخی از زنان و دختران جامعه ما بدحجابی را برای خود برگزیده‌اند. گرم شدن هوا، بروز احساس خودنمایی، نقش شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت، واکنش به وضع سیاسی و به نوعی دهن کجی در برابر وضع موجود و یا در نهایت تلاش مافیایی طراحان مد و لباس برای حفظ و ایجاد بازار مصرف، کدام یک از این علل، چادر را از سر برخی زنان ایرانی برداشته و روسریشان را عقب کشیده است؟

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر پدیده‌ای چند علیتی است و یک سویه نگاه کردن به رخدادهای اجتماعی و به دنبال یک دلیل واحد بودن، ما را از ارزیابی منطقی آن رخداد دور می‌کند.

تعداد افرادی که با اهداف سیاسی اقدام به استفاده از پوشش و حجاب نامناسب می‌کنند، بسیار اندک است اما در مقابل مسائل فرهنگی و تربیتی و هجمه های فرهنگی غرب در قالب جنگ نرم، بازیگر اصلی صحنه بدحجابی در کشور ماست.

اما در کل، پذیرش سبک‌های جدید ارائه شده از سوی غرب و رسوخ تفکرات غربی در بین برخی جوانان، محصول کم توجهی به مسائل تربیتی و اخلاقی در خانواده‌هاست.

اولین تجربه‌های بدحجابی در مهدهای کودک

مهد کودک

برای نهادینه شدن ارزش‌ها باید از دوران کودکی آغاز کرد و در احادیث ائمه اطهار(ع) همواره از دل و جان کودکان به زمینی آماده کشت تعبیر شده است؛ زمینی که هر چه در آن بکاری همان را درو خواهی کرد و شاید بدحجابی امروز جوانان و نوجوانان، حاصل غفلت از دوران کودکی آن‌هاست.

این در حالی است که در جامعه امروز شاهد تولد روزانه مهد کودک‌هایی هستیم که نه فقط کودکان از خانواده دور می‌شوند، بلکه در این مهدها اولین تجربه آرایش در قالب نقاشی چهره کودک و تجربه‌هایی همچون آموزش رقص را فرا می‌گیرند و بالطبع این تجربه‌ها در دوران نوجوانی و جوانی به شکل پوشش نامناسب و برخی هنجارشکنی‌های دیگر خود را نشان خواهد داد. آموزش مسائل تربیتی و نهادینه کردن ارزش‌ها از همان دوران کودکی حایز اهمیت است، زیرا اصلاح و تغییر زاویه دید یک جوان به این راحتی امکان پذیر نیست.

مقوله بدحجابی به طرز تفکر و باورها مربوط می‌شود و از آنجایی که فکر و اندیشه یک شبه ایجاد نمی‌شود بنابراین نمی‌توان یک باره آن را تحت کنترل در آورد. مسئله‌ای مثل بدحجابی علل و عوامل مختلفی دارد که هر علتی دارای پیامی است و این پیام‌ها نیازمند تحلیل و تدبیری مناسب است

پیام‌های بدحجابی

در یک ارزیابی کلی در می‌یابیم که گروهی از بدحجابان عاملانه و عامدانه بدحجابی می‌کنند و این بدحجابی‌ها شبکه‌ای و سازماندهی شده است، اما گروه دیگر نه از روی عمد بلکه تنها به هدف جا نماندن از غافله مد بدحجاب می‌شوند و از آنجایی که ریشه این رفتار یکسان متضاد است، طبعاً برخورد متفاوتی را می‌طلبد.

اهرم قانون بعد از ارتقای شناخت و آگاهی افراد

اگر با ارتقای شناخت و آگاهی‌های افراد و اصلاح تفکراتشان مسئله حل نشد آنگاه برای افرادی که از چراغ قرمزها عبور می‌کنند باید به برخورد امنیتی قضایی و انتظامی متوسل شد.

همان‌گونه که طبق قانون مجازات اسلامی، زنی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شود به حبس از 10 روز تا 2 ماه و یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم می‌شود.

مقوله بدحجابی به طرز تفکر و باورها مربوط می‌شود و از آنجایی که فکر و اندیشه یک شبه ایجاد نمی‌شود بنابراین نمی‌توان یک باره آن را تحت کنترل در آورد. مسئله‌ای مثل بدحجابی علل و عوامل مختلفی دارد که هر علتی دارای پیامی است و این پیام‌ها نیازمند تحلیل و تدبیری مناسب است.

بر مسئولان است که این پیام‌های بدحجابی را درست و صحیح گرفته و مورد بررسی و کنکاش قرار داده و قبل از هر برخورد قهری، نسبت به رفتارشناسی بدحجابان اقدام کرده و نسخه‌ای مطابق با بیماری آنان تزویج کنند.

حجاب زن حق؛ تنها حق فردی و اجتماعی نیست ؛ حق الله است

حجاب

زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‌نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی الهی است.

پاسخ به شبهه در کلام آیت الله جوادی آملی

آیت الله جوادی آملی گفت: شبهه‌ای که در ذهنیت بعضی افراد در خصوص حجاب هست، این است که خیال می‌کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است، و بنابراین، حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است.

راه حلّ این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‌نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی الهی است، لذا می‌بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می‌کنند، اما در اسلام این چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‌باشد، همه این‌ها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‌اللَّه مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلّم رقّت باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه‌ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند به همان فسادی مبتلا می‌شوند که در غرب ظهور کرده است.

لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از این که قرآن کریم می‌گوید هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می‌شود عصمت زن، حق‌اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد.

قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‌گوید می‌فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز می‌داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی‌بهره‌اند

اندیشه‌ها را قرآن گونه نماییم !

فلسفه حجاب در قرآن ؛ بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست منتها باید اندیشه‌ها قرآن‌گونه باشد، یعنی همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم.

عظمت زن در چیست؟

عظمت زن در این است که: «أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال» نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند. قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‌گوید می‌فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز می‌داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی‌بهره‌اند. حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است ـ معاذ الله ـ حجاب را یک بند بنداند، و حال این که قرآن کریم وقتی مسأله لزوم حجاب را بازگو می‌کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می‌فرماید: (ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین) یعنی برای این که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند. چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.

وصیت نامه شهید حججی

شهید محسن حججی یکی از نیروهای لشکر زرهی 8 نجف اشرف و از نیروهای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود. او اهل اصفهان و 25ساله بود که در منطقه مرزی عراق و سوریه طی یورش داعش، اسیر و دو روز بعد از اسارت همچون سالار شهید اباعبدالله الحسین علیه السلام به درجه رفیع شهادت نائل شد. از این شهید بزرگوار یک فرزند دوساله به یادگار مانده است.

سرانجام پیکر مطهر شهید حججی پس از گذشت بیش از 50 روز از شهادتش وارد میهن اسلامی شد و پس از مراسم باشکوه تشییع و وداع در تهران و اصفهان، قرار است امروز در میان جمع انبوهی از مردم شهیدپرور در زادگاهش نجف آباد اصفهان به خاک سپرده شود. همزمان با مراسم تششیع و خاکسپاری پیکر مطهر شهید مدافع حرم محسن حججی، متن وصیت نامه او منتشر شد. متن این وصیت نامه را ادامه می‌خوانید:

برای بانوی صبر
السلام ای بانوی سلطان عشق
السلام ای بانوی صبر دمشق
زیبنبِ دنیا و عقبیِ علی
شرح مدح لافتی الا علی
در مسیر شام غوغا کرده ایی
شهر را آشوب برپا کرده ایی
خطبه خواندی از غریبی حسین
زنده کردی کربلا در عالمیین
گر نبودی کربلایی هم نبود
گریه و شور و نوایی هم نبود
رنج هایی ست فراوان دیده ایی
خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی
دیده بودی، حلق و چشم و حرمله
گریه کردی پا به پای قافله

بسم الله النور...
صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک"
وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون
هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جدیده عالم دوام ما...
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود...نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم...نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم...
نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد...
بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...
عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم...
خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...
چشم امیدم فقط به کرمخدا و اهلبیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...
که اگر این چنین شد؛الحمدالله رب العالمین...
اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید...
اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند...

همسر عزیزم زهرا جانم
اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فدای حضرت زینب شد...
مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.

پدر عزیزم
همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد...
داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست... پس صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود...

مادر عزیزم
ام البنین علیهاالسلام 4جوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد.
حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون ام البنین صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید...

برادر عزیزم
اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظه ایی را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد...
مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم اسلام کرده اید شک بیاورید...

خواهران خوبم
لحظه ی وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظه ایی انداخت که اهل حرم حضرت علی اکبر را راهی میدان جنگ می کردند؛ پس اگر من هم رو سفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فدای علی اکبر کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل اهلحرم بیشتر بدانید...

پسر عزیزم، علی جان...
ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به شهادت ختم شود...
پدر و مادر همسر عزیزم...
همیشه شما را همچون پدر و مادر واقعی خودم می دانستم و خوشحال ام که سرنوشتم با حضور در خانواده شما رقم خورد...
به شما هم جز صبر و تحمل چیز دیگری سفارش نمی کنم، همیشه یاد داشته باشید علی اکبر حسین هم تازه داماد کربلا بود...
از همه میخوام این رو سیاه را حلال کنید، اگر حقی از کسی ضایع کردم، اگر غیبتی پشت سر کسی کردم، اگر دلی را رنجاندم، اگر گناهی از من سر زد؛ حلالم کنید...
اگر شهید شدم تا جایی که اجازه داشته باشم؛ شفیعتان خواهم بود.

اما چند وصیت کلی:
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امامزمان است.
از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید...همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...

از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید...

خودتان را برای ظهورامامزمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود...
مقداری حق‌الناس به گردن دارم که عاجزانه می خواهم برایم ادا کنید...
- یک میلیون تومان به مادر بزرگ پدری بدهکارم
- مقداری بدهی به برادر محسن همتی ها بابت محصولات فرهنگی و کار های دیگر بدهکارم
- 32هزارتومان به اضافه مقداری سربند به پایگاه شهدای بنیاد امیرآباد بدهکارم
- اگر برایتان مقدور بود به مقدار یک ماه نماز و روزه برایم ادا کنید که اگر خدایی ناکرده گهگاهی از روی خطا نمازی قضا کردم و یا روزه ایی از دست دادم جبران شود...

اللهم عجل لولیک الفرج
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه‏

آمین
١٣٩٦/٤/٢٧
محسن حججی

کجای قرآن آمده حجاب؟!

کجای قرآن آمده حجاب؟!


این سوالی ست که گاه گداری بعضی ها برای توجیه بی حجابی خود ابراز می کنند.که اصلا چراحجاب؟ و کجای قران گفته حجاب کنید؟

بقیه در ادامه مطلب

در جواب سوال این بعضی ها ،‌باید ایتدا یک چیز را متذکر شد:

اینکه شما نباید منتظر باشید همه مسائل و جزییات در قرآن بیاید.در واقع قرآن کلیات و اصول عمومی را بیان می کند .بنابراین، انتظار این که مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود.
اما از آن جایی که حجاب یک اصل عمومی ست این موضوع در قرآن ذکر شده که این خودش اهمیت موضوع را می رساند.


حالا جواب اینکه دقیقا کجای قران! آمده را می دهیم:

آیات مربوط بدین موضوع در دو سوره‏ از قرآن آمده است : یکی سوره ” نور " و دیگر سوره ” احزاب " .

در سوره نور آیه ‏ای که مربوط به این مطلب است آیه‏ ۳۱ می‏باشد . چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود درمنازل است و در حکم مقدمه این آیه می‏باشد:
« یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا وتسلموا علی اهلها… (۲۷)
و لا یضربن بارجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون(۳۱) …
ای کسانی که ایمان آوردید ! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا
آنان را آگاه سازید . و بر اهل خانه سلام کنید . این برای شما بهتر است .
باشد که پند گیرید .
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود . اگر
گفته شد باز گردید ، بازگردید که پاکیزه‏تر است برای شما . خدا بدانچه‏ انجام می‏دهید داناست .
باکی نیست که در خانه‏ هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه ) داخل شوید .

خدا آنچه را آشکار می‏کنید و آنچه را نهان‏ می‏دارید آگاه است .
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند . این برای‏
شما پاکیزه‏تر است . خدا بدانچه می‏کنید آگاه است .
به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند
و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است ، سرپوشهای خویش بر
گریبانها بزنند ، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران ، یا پدران ، یا پدر شوهران ، یا
پسران ، یا پسر شوهران ، یا برادران ، یا برادر زادگان ، یا خواهرزادگان‏
، یا زنان ، یا مملوکانشان ، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند ، یا
کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند ( یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند ) و
پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود .
ای گروه‏ مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید ، باشد که رستگار شوید .

اینکه این بحث(حجاب) رابا مساله "استیذان” و اجازه گرفتن مطرح کرده می توان اینگونه نتیجه گرفت که:
مبنای حجاب در اسلام "استیذان” است.یعنی نگه داشتن حریم افراد!.به رسمیت شناختن هویت فردی در اجتماع و در ارتباط با هم ، حریم نامیده می شود.
و اینکه زن پوشش دارد ، به این معنی ست که اجازه ورود به حریم خود را به هر کسی نمی دهد.
و در آخر این آیات به زنان و مردان مومن دستور می دهد که چشمان و عوارت خود را بپوشانند و تاکید کرده برای زنان که زینت های خود را آشکار نکنند و روسری هایشان را روی گردن هایشان بیندازند و پاهای خود را طوری نکوبند که صدای زینت های آشکار شود.

آیات ۵۹ ، ۶۰ ، ۶۱ سوره نور نیز مربوط به همین مباحث است :
« یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم و الذین لم‏
یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات…
ای کسانی که ایمان آورده‏اید ! بایست مملوکهای شما و کودکان نا بالغ‏
شما در سه وقت اجازه دخول بگیرند : پیش از نماز صبح ، و هنگام نیمروز
که جامه‏ های خویش می‏نهید ، و بعد از نماز عشاء ( که آماده خواب می‏شوید ) .
این سه وقت ، خلوت شما است . در غیراین سه وقت بر شما و بر آنان باکی نیست ( که بی اجازه وارد شوند ) .
آنها و شما زیاد بر یکدیگر می‏گذرید . خداوند آیات را چنین بیان می‏کند .
خداوند دانا و حکیم است .
و چون کودکان شما به حد بلوغ رسیدند باید مانند دیگران اجازه ورود
بگیرند . خداوند آیات خویش را چنین بیان می‏کند . خداوند دانا و حکیم‏ است .
زنان بازنشسته که امید ازدواج ندارند باکی نیست در حالی که خود را به‏
زیوری نیاراسته‏اند و قصد خودنمائی ندارند جامه خویش به زمین نهند ، و
اگر از این نیز خودداری کنند برایشان بهتر است . خداوند شنوا و دانا است .

آیات اصلی مربوط به وظیفه پوشش همان آیات سوره نور بود که بیان شد .آیاتی چند هم در سوره احزاب است که می‏توان آنها را در حاشیه این مطلب‏ ذکر کرد .

قسمتی از این آیات مربوط است به زنان رسول خدا و قسمت دیگر دستورهائی است که درباره حفظ حریم عفاف وارد شده است.

اما قسمت اول:( آیه ۳۲و ۳۳سوره احزاب ) :
« یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع‏
الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا ( ۳۲ ) و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن‏
تبرج الجاهلیة الاولی ». . . (۳۳)
ای زنان پیغمبر شما همچون سایر زنان نیستید – اگر پرهیزکار
باشید – مواظب باشید که در سخن نرمش زنانه و شهوت‏آلود به کار نبرید که‏
موجب طمع بیمار دلان گردد . به خوبی و شایستگی سخن بگوئید . در خانه ‏های‏
خویشتن قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین ، به خودنمائی و
خودآرائی از خانه بیرون نشوید .

در این دو آیه ،‌خداوند ، مخاطب خود را زنان پیغمبر قرار داده که طبق نظر مفسرین ،‌مخاطب این آیه خاص است ولی مراد ،‌عام است و شامل همه زنان مسلمان می شود.

همچنین آیه ۵۳ سوره احزاب چنین است :
« یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام‏
غیر ناظرین اناه و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا
مستأنسین لحدیث ان ذلکم کان یؤذی النبی فیستحیی منکم و الله لا یستحیی من‏
الحق و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلکم اظهر لقلوبکم و
قلوبهن و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده‏
ابدا ان ذلکم کان عند الله عظیما ».

در این آیه ، کلمه ” حجاب ” ذکر شده است .‏در کلمات قدماء هر جا سخن از آیه حجاب است مقصود همین آیه است .دستور حجاب که در این آیه است غیر از دستور ” پوشش ” است که مورد بحث ما می‏باشد . دستوری که در این آیه ذکر شده است راجع به سنن‏ خانوادگی و رفتاری است که انسان باید در خانه دیگران داشته باشد . طبق‏
این دستور ، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود ، بلکه اگر چیزی می‏خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار صدا بزند . این مسأله ربطی به بحث‏” پوشش ” که در اصطلاح فقه نیز تحت عنوان ” ستر ” نه ” حجاب "نامیده می‏شود ، ندارد .

جمله : ” « ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن »” مانند جمله : ” « و ان‏ یستعففن خیر لهن »” که در آیه ۶۱ از سوره نور آمده است ، دلالت می‏کند
که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهائی که مستلزم‏ نظر است رعایت نمایند به تقوا و پاکی نزدیکتر است . همانطور که گفتیم‏ رخصتهای تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است ، نباید رجحان‏ اخلاقی ستر و پوشش و ترک نظر را از یاد ببرد .

آیه ۵۹ – ۶۰ سوره احزاب چنین است :
” « یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن‏
من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما ( ۵۹ )
لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة
لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا (۶۰) »] .
ای پیغمبر به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که‏
جلبابهای ( روسریها ) خویش را به خود نزدیک سازند . این کار برای اینکه‏
شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیکتر است و خدا آمرزنده و
مهربان است .اگر منافقان و بیمار دلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود می‏آورند ،
از کارهای خود دست بر ندارند ما ترا علیه ایشان خواهیم برانگیخت . در
آنوقت فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.

مطلبی که از این آیه استفاده می‏شود و یک حقیقت جاودانی است اینست‏ که زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و
وقار و سنگینی و پاکی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود ، و در اینوقت است که بیمار دلان که دنبال شکار می‏گردند از آنها مأیوس می‏گردند
و فکر بهره ‏کشی از آنها در مخیله‏ شان خطور نمی‏کند . می‏بینیم که جوانان‏ ولگرد همیشه متعرض زنان جلف و سبک و لخت و عریان می‏گردند . وقتی که به آنها اعتراض می‏شود که چرا مزاحم می‏شوی ؟ می‏گویند اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی‏آید .

این بود کلیات آیاتی که درباره حجاب و عفاف بود.البته خوب تر است این آیات به همراه تفاسیرشان خوانده شود.
"بله! مهربانی های خدا را بدانیم ، نگذاریم با جهالت تبدیل به سختگیری شوند”این سوالی ست که گاه گداری بعضی ها برای توجیه بی حجابی خود ابراز می کنند.که اصلا چرا حجاب؟ و کجای قران گفته حجاب کنید؟
در جواب سوال این بعضی ها ،‌باید ایتدا یک چیز را متذکر شد:
اینکه شما نباید منتظر باشید همه مسائل و جزییات در قرآن بیاید.در واقع قرآن کلیات و اصول عمومی را بیان می کند .بنابراین، انتظار این که مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود.
اما از آن جایی که حجاب یک اصل عمومی ست این موضوع در قرآن ذکر شده که این خودش اهمیت موضوع را می رساند.

حالا جواب اینکه دقیقا کجای قران! آمده را می دهیم:

آیات مربوط بدین موضوع در دو سوره‏ از قرآن آمده است : یکی سوره ” نور " و دیگر سوره ” احزاب " .

در سوره نور آیه ‏ای که مربوط به این مطلب است آیه‏ ۳۱ می‏باشد . چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود درمنازل است و در حکم مقدمه این آیه می‏باشد:
« یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا وتسلموا علی اهلها… (۲۷)
و لا یضربن بارجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون(۳۱) …
ای کسانی که ایمان آوردید ! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا
آنان را آگاه سازید . و بر اهل خانه سلام کنید . این برای شما بهتر است .
باشد که پند گیرید .
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود . اگر
گفته شد باز گردید ، بازگردید که پاکیزه‏تر است برای شما . خدا بدانچه‏ انجام می‏دهید داناست .
باکی نیست که در خانه‏ هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه ) داخل شوید .
خدا آنچه را آشکار می‏کنید و آنچه را نهان‏ می‏دارید آگاه است .
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند . این برای‏
شما پاکیزه‏تر است . خدا بدانچه می‏کنید آگاه است .
به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند
و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است ، سرپوشهای خویش بر
گریبانها بزنند ، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران ، یا پدران ، یا پدر شوهران ، یا
پسران ، یا پسر شوهران ، یا برادران ، یا برادر زادگان ، یا خواهرزادگان‏
، یا زنان ، یا مملوکانشان ، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند ، یا
کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند ( یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند ) و
پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود .
ای گروه‏ مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید ، باشد که رستگار شوید .

اینکه این بحث(حجاب) رابا مساله "استیذان” و اجازه گرفتن مطرح کرده می توان اینگونه نتیجه گرفت که:
مبنای حجاب در اسلام "استیذان” است.یعنی نگه داشتن حریم افراد!.به رسمیت شناختن هویت فردی در اجتماع و در ارتباط با هم ، حریم نامیده می شود.
و اینکه زن پوشش دارد ، به این معنی ست که اجازه ورود به حریم خود را به هر کسی نمی دهد.
و در آخر این آیات به زنان و مردان مومن دستور می دهد که چشمان و عوارت خود را بپوشانند و تاکید کرده برای زنان که زینت های خود را آشکار نکنند و روسری هایشان را روی گردن هایشان بیندازند و پاهای خود را طوری نکوبند که صدای زینت های آشکار شود.

آیات ۵۹ ، ۶۰ ، ۶۱ سوره نور نیز مربوط به همین مباحث است :
« یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم و الذین لم‏
یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات…
ای کسانی که ایمان آورده‏اید ! بایست مملوکهای شما و کودکان نا بالغ‏
شما در سه وقت اجازه دخول بگیرند : پیش از نماز صبح ، و هنگام نیمروز
که جامه‏ های خویش می‏نهید ، و بعد از نماز عشاء ( که آماده خواب می‏شوید ) .
این سه وقت ، خلوت شما است . در غیراین سه وقت بر شما و بر آنان باکی نیست ( که بی اجازه وارد شوند ) .
آنها و شما زیاد بر یکدیگر می‏گذرید . خداوند آیات را چنین بیان می‏کند .
خداوند دانا و حکیم است .
و چون کودکان شما به حد بلوغ رسیدند باید مانند دیگران اجازه ورود
بگیرند . خداوند آیات خویش را چنین بیان می‏کند . خداوند دانا و حکیم‏ است .
زنان بازنشسته که امید ازدواج ندارند باکی نیست در حالی که خود را به‏
زیوری نیاراسته‏اند و قصد خودنمائی ندارند جامه خویش به زمین نهند ، و
اگر از این نیز خودداری کنند برایشان بهتر است . خداوند شنوا و دانا است .

آیات اصلی مربوط به وظیفه پوشش همان آیات سوره نور بود که بیان شد .آیاتی چند هم در سوره احزاب است که می‏توان آنها را در حاشیه این مطلب‏ ذکر کرد .

قسمتی از این آیات مربوط است به زنان رسول خدا و قسمت دیگر دستورهائی است که درباره حفظ حریم عفاف وارد شده است.

اما قسمت اول:( آیه ۳۲و ۳۳سوره احزاب ) :
« یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع‏
الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا ( ۳۲ ) و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن‏
تبرج الجاهلیة الاولی ». . . (۳۳)
ای زنان پیغمبر شما همچون سایر زنان نیستید – اگر پرهیزکار
باشید – مواظب باشید که در سخن نرمش زنانه و شهوت‏آلود به کار نبرید که‏
موجب طمع بیمار دلان گردد . به خوبی و شایستگی سخن بگوئید . در خانه ‏های‏
خویشتن قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین ، به خودنمائی و
خودآرائی از خانه بیرون نشوید .

در این دو آیه ،‌خداوند ، مخاطب خود را زنان پیغمبر قرار داده که طبق نظر مفسرین ،‌مخاطب این آیه خاص است ولی مراد ،‌عام است و شامل همه زنان مسلمان می شود.

همچنین آیه ۵۳ سوره احزاب چنین است :
« یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام‏
غیر ناظرین اناه و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا
مستأنسین لحدیث ان ذلکم کان یؤذی النبی فیستحیی منکم و الله لا یستحیی من‏
الحق و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلکم اظهر لقلوبکم و
قلوبهن و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده‏
ابدا ان ذلکم کان عند الله عظیما ».

در این آیه ، کلمه ” حجاب ” ذکر شده است .‏در کلمات قدماء هر جا سخن از آیه حجاب است مقصود همین آیه است .دستور حجاب که در این آیه است غیر از دستور ” پوشش ” است که مورد بحث ما می‏باشد . دستوری که در این آیه ذکر شده است راجع به سنن‏ خانوادگی و رفتاری است که انسان باید در خانه دیگران داشته باشد . طبق‏
این دستور ، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود ، بلکه اگر چیزی می‏خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار صدا بزند . این مسأله ربطی به بحث‏” پوشش ” که در اصطلاح فقه نیز تحت عنوان ” ستر ” نه ” حجاب "نامیده می‏شود ، ندارد .

جمله : ” « ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن »” مانند جمله : ” « و ان‏ یستعففن خیر لهن »” که در آیه ۶۱ از سوره نور آمده است ، دلالت می‏کند
که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهائی که مستلزم‏ نظر است رعایت نمایند به تقوا و پاکی نزدیکتر است . همانطور که گفتیم‏ رخصتهای تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است ، نباید رجحان‏ اخلاقی ستر و پوشش و ترک نظر را از یاد ببرد .

آیه ۵۹ – ۶۰ سوره احزاب چنین است :
” « یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن‏
من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما ( ۵۹ )
لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة
لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا (۶۰) »] .
ای پیغمبر به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که‏
جلبابهای ( روسریها ) خویش را به خود نزدیک سازند . این کار برای اینکه‏
شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیکتر است و خدا آمرزنده و
مهربان است .اگر منافقان و بیمار دلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود می‏آورند ،
از کارهای خود دست بر ندارند ما ترا علیه ایشان خواهیم برانگیخت . در
آنوقت فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.

مطلبی که از این آیه استفاده می‏شود و یک حقیقت جاودانی است اینست‏ که زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و
وقار و سنگینی و پاکی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود ، و در اینوقت است که بیمار دلان که دنبال شکار می‏گردند از آنها مأیوس می‏گردند
و فکر بهره ‏کشی از آنها در مخیله‏ شان خطور نمی‏کند . می‏بینیم که جوانان‏ ولگرد همیشه متعرض زنان جلف و سبک و لخت و عریان می‏گردند . وقتی که به آنها اعتراض می‏شود که چرا مزاحم می‏شوی ؟ می‏گویند اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی‏آید .

این بود کلیات آیاتی که درباره حجاب و عفاف بود.البته خوب تر است این آیات به همراه تفاسیرشان خوانده شود.
"بله! مهربانی های خدا را بدانیم ، نگذاریم با جهالت تبدیل به سختگیری شوند

کدام آیه قرآن درباره حجاب است؟

کدام آیه قرآن درباره حجاب است؟


حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی

است.

بقیه در ادامه مطلب

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد.


حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.

اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می‎تواند از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.

علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.در این بخش از آسمونی تعدادی از آیات قرآن در مورد حجاب را برای شما عزیزان قرار داده ایم.

آیه ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب به طور صریح به این بحث پرداخته اند:

«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛(سوره 31نور)


و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه ‏هاى خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهاى خود را آشکار نکنند، جز براى شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود، یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به آن ندارند، یا کودکانى که از شرمگاه زنان بى‏ خبرند. و نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده‏اند دانسته شود. اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید..


یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛(احزاب/59)

اى پیامبربه همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرى ‏هاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
به نظر مى‏ رسد حکم وجوب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر (ص) و با درست کردن مزاحمت‏ها راهى براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر(ص) و مسلمانان را جریحه‏دار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود.

البته باید توجه کرد که در اینجا به معنای معروف حجاب پرداخته ایم. و اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم باید بگوییم که این آیات پوشش بانوان را مطرح کرده است. و بحث حیاء و عفت، حکم ویژه همسران پیامبر (ص) مبنی بر پرده نشینی، و واجباتی که برای مردان در این زمینه وجود دارد، در آیات دیگر مطرح شده است.
12345678910
last