یاد شهدا و حجاب

این سایت شامل مطالبی در مورد (شهدا، حجاب، وصیت نامه، امامان و غیره می باشد.

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ یاد شهدا و حجاب خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

شهید سید مرتضی آوینی

حتمابخوانید



شهید سید مرتضی آوینی

1)الهی اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی‌خوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچ‌کس را آنگونه نسوخته باشی.


2)شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد.

3)شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه می‌دارد.

4)شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است.

5)شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد.

موضوعات: شهدا,

برچسب ها: شهید سید مرتضی آوینی , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 538 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ يکشنبه 10 آبان 1394 ] 8:40 ] [ یا مهدی ]

[ ]

گردن بندی از بیت المال

علی بن رافع سرپرست و خزانه دار بیت المال حکومت علی ( ع ) می گوید : « در میان اوال در بیت المال ، گردن‎بند مرواریدی بود که از بصره آورده بودند . روزی پیش از عید قربان یکی از دختران امیرالمومنین امام علی ( ع ) پیغام داد که آن گردن‎بند را به مدت سه روز و به شکل امانت بدهید تا در عید قربان آن را به گردن کنم . من هم دادم و خود را به عنوان ضامن قرار دادم .

روز عید علی ( ع ) آن را بر گردن دختر دید و پرسید : دخترم ! این گردن‎بند را از کجا آورده ای ؟!

جواب داد : از خزانه دار به عنوان امانتِ ضمانت شده گرفته ام . آن را تا سه روز دیگر برمی‎گردانم ، ضمناً شوهرم هم از آن آگاه است .

ابن ابی رافع می گوید : همان روز امیرالمومنین مرا خواست و فرمود : آیا به بیت المال خیانت می کنی ؟

گفتم : به خدا پناه می برم که خیانت کنم .

فرمود : پس چرا گردن‎بند را به دختر من دادی ؟

عرض کردم : آن را به مدت سه روز و امانت داده ام . خودم هم ضامن آن شده ام .

امام ( ع ) فرمود : امروز باید آن را پس بگیری و به جای خود بگذاری ؛ اگر یک بار دیگر مثل این کار را از تو ببینم ، مجازات سختی خواهی شد . و اگر دخترم هم آن را به عنوان امانت از بیت المال نگرفته بود ، دست او را به عنوان دزد می بریدم .

دختر امام وقتی این کلام را شنید به پدر عرض کرد : من که ناشناس نبودم و ضرری هم بر کسی وارد نمی شد آیا دختر خلیفۀ مسلمین حق ندارد روز عید یک گردن‎بند امانتی داشته باشد ؟

امیرالمومنین علی ( ع ) فرمود : دخترم ! انسان نباید بخاطر هوای نفس ، پای از حق بیرون نهد . زنان مهاجرین با تو یکسان هستند ، مگر به چنین گردن‎بندی آراسته اند ، تا تو هم خواسته باشی در ردیف آنها قرار بگیری . »

موضوعات: ,,

برچسب ها: گردن بندی از بیت المال , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 647 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 4 شهريور 1394 ] 18:36 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

تقسیم بیت المال به طور مساوی

روزی امیرالمومنین ( ع ) به عمار یاسر و عبدالله بن ابی رافع و ابوهیثم تیهان ، ماموریت داد تا مالی را که در بیت المال بود ، تقسیم کنند و به آنها فرمود : « عادلانه تقسیم کنید و کسی را بر کسی برتری ندهید .»

آنها مسلمانان را شمردند و مقدار مال را نیز حساب کردند ، معلوم شد که به هر کس سه دینار می رسد . از مسلمانا طلحه و زبیر اعتراض کردند و گفتند : « آیا این تقسیم نظر خودتان است یا دستور رفیقتان !»

گفتند : « امیرالمومنین چنین دستور داده است . » طلحه و زبیر نزد امام رفتند و به روش تقسیم بیت المال اعتراض کردند .

امام فرمود : « رسول خدا ( ع ) چگونه با شما رفتار می کرد ؟ »

آنها سکوت کردند .

فرمود : « آیا پیامبر ( ص ) بیت المال را به طور مساوی تقسیم نمی کرد ؟ »

گفتند : « آری ! »

فرمود : « آیا سنت پیامبر ( ص ) سزاوارتر است یا سنت دیگران ؟ »

گفتند : « سنت پیامبر ، ولی ما دارای سابقه هستیم و از نزدیکان پیامبر می باشیم . »

حضرت فرمود : « سابقۀ شما بیشتر است ، یا سابقۀ من ؟ نزدیکی من به پیامبر ( ص ) بیشتر است یا شما ؟ »

گفتند : « شما !»

فرمود : « خدمت و سختی هائی که من برای اسلام کشیده ام بیشتر است ، یا شما ؟ »

گفتند : « شما !»

فرمود : « به خدا سوگند ، من و این کارگری که برای من کار می کند ، سهم هر دو نفر ما از بیت المال یکسان است .»

موضوعات: ,,

برچسب ها: تقسیم بیت المال به طور مساوی , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 653 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 4 شهريور 1394 ] 18:28 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

دو مادر و یک فرزند

در زمان خلافت عمر دو زن بر سر کودکی نزاع می کردند و هر کدام او را فرزند خود می خواند . نزاع را به نزد عمر آوردند . عمر نتوانست این مشکل را حل کند ، از این رو دست به دامان امیرالمومنین علی ( ع ) شد .

علی ( ع ) ابتدا آن دو زن را موعظه و نصیحت فرمود ، ولی سودی نبخشید و ایشان همچنان به مشاجرۀ خود ادامه می دادند .

امیرالمومنین علی ( ع ) وقتی دید نزاع هر لحظه بیشتر می شود چارۀ دیگری اندیشید و دستور داد تا ارّه ای بیاورند . در این وقت آن دو زن گفتند : « یا امیرالمومنین می خواهی با این اره چکار کنی ؟ »

فرمود : « می خواهم فرزند را دو نصف کنم ، برای هر کدامتان یک نصف !»

با شنیدن این سخن یکی از آن دو زن ساکت ماند و دیگری فریاد برآورد : « خدا را ، خدا را یا اباالحسن اگر حکم کودک این است که حتماً باید دو نیم شود من از حق خودم صرف نظر کردم و راضی نمی شوم عزیزم کشته شود . »

آنگاه امیرالمومنین علی ( ع ) فرمود : « الله اکبر ، این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگری بود او نیز به حالش رحم می کرد و بدین عمل راضی نمی شد . »

در این موقع آن زن هم اقرار به حق نمود و به دروغ خود اعتراف کرد و بواسطۀ قضاوت علی ( ع ) حزن و اندوه از عمر برطرف گردید و برای آن حضرت دعای خیر کرد .

موضوعات: ,,,

برچسب ها: بیاد شهدا و حجاب , دو مادر و یک فرزند ,

[ بازدید : 685 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 4 شهريور 1394 ] 18:26 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

اخلاص در عمل

جنگ خندق یا احزاب در سال پنجم هجری جنگی سرنوشت ساز بود که امید مشرکین قریش را برای شکست دادن مسلمین ناامید کرد . مهمترین واقعه ای که در این جنگ پیش آمد ، کشته شدن عمروبن عبدود به دست علی ( ع ) بود . حضرت رسول ( ص ) ضربت علی ( ع ) را در روز خندق از عبادت ثقلین والاتر شمرد . تفصیل آن را باید در کتابهای تاریخ مطالعه کرد .

عمروبن عبدود قویترین جنگجوی تاریخ عرب بود و چنان از خود راضی و مغرور بود که وقتی با علی ( ع ) روبرو شد گفت : « تو خیلی جوانی و و حریف من نیستی ، با ابوطالب هم آشنا بودم و میل ندارم تو به دست من کشته شوی . » علی ( ع ) در جواب گفت : « کار ، کارِ آشنائی و پیری و جوانی نیست ، من میل دارم اگر ایمان نیاوری تو را در راه خدا بکشم . »

موضوعات: ,,

برچسب ها: اخلاص در عمل , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 631 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 4 شهريور 1394 ] 18:21 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

سه روز در کعبه

در روز جمعه ، سیزدهم ماه رجب از سال سی‎ام عام‎الفیل ، عباس بن عبدالمطلب با یزید بن قعنب و با گروهی از بنی هاشم در برابر خانۀ کعبه نشسته بودند که فاطمۀ بنت اسد پیچیده در چادر عربی ، باردار و با گامهائی که به کندی و به آهستگی برداشته می شدند ، به سوی کعبه آمد و چنگ در پرده های آویختۀ کعبه زد و همان جا نشست .

فاطمه که از درد و رنج زایمان بی تابی می کرد ، رو به آسمان کرد و گفت : « خداوندا ! به تو و پیامبران و کتابهائی که از سوی تو نازل شده اند و نیز به آیین جدم ابراهیم خلیل که خانۀ کعبه را بنا کرده است ، ایمان دارم . خداوندا ! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت و به حق کودکی که در وجود من است ، تولد این کودک را بر من آسان فرما . »

آنگاه دیوار کعبه شکافته شد و فاطمۀ بنت اسد در برابر چشمان حیرت زدۀ عباس و یزید بن قعنب ، وارد خانه شد و شکاف دیوار به هم آمد . بنی هاشم هر قدر تلاش کردند نتوانستند وارد خانۀ کعبه شوند . حتی ابوطالب که به سراغ همسرش آمد نتوانست درِ کعبه را بگشاید . پس از سه روز فاطمه از خانۀ کعبه بیرون آمد . او کودکی را که در آغوش داشت ، به جمعیتی که در انتظار بودند ، نشان داد و رو به ابوطالب گفت : « آنگاه که خواستم از کعبه بیرون بیایم هاتفی ندا کرد : ای فاطمه ! نام این مولود را علی بگذار که خداوندِ علیِ اعلی می فرماید : من نام او را از نام خود برگرفتم . »

موضوعات: ,,,

برچسب ها: سه روز در کعبه , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 647 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 4 شهريور 1394 ] 18:13 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

فضیلت فاطمه ( ع )

امام حسن عسگری ( ع ) از پدران بزرگوارش نقل می کند که رسول خدا ( ص ) فرمود : « هنگامی که آدم و حواء داخل بهشت فردوس شدند ، چشمشان به خانمی افتاد که بر بساطی از بساطهای بهشت نشسته است ، بر سرش تاجی از نور و در دو گوشش دو گوشواره از نور است و از نور جمالش طبقات بهشت نورانی است .

آدم ( ع ) پرسید : یا جبرائیل ! این خانمی که بهشت از نور جمالش نورانی است ، کیست ؟

امام حسن عسگری ( ع ) از پدران بزرگوارش نقل می کند که رسول خدا ( ص ) فرمود : « هنگامی که آدم و حواء داخل بهشت فردوس شدند ، چشمشان به خانمی افتاد که بر بساطی از بساطهای بهشت نشسته است ، بر سرش تاجی از نور و در دو گوشش دو گوشواره از نور است و از نور جمالش طبقات بهشت نورانی است .

آدم ( ع ) پرسید : یا جبرائیل ! این خانمی که بهشت از نور جمالش نورانی است ، کیست ؟

موضوعات: ,,,,,

برچسب ها: فضیلت فاطمه ( ع ) , بیادشهدا و حجاب ,

[ بازدید : 682 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ دوشنبه 2 شهريور 1394 ] 21:40 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

فضّه کنیز فاطمه ( ع )

با تولد زینب کبری ( ع ) خانۀ علی ( ع ) دارای سه کودک شد . امام حسن ( ع ) چهار ساله ، اما حسین ( ع ) سه ساله و زینب هم که نوزاد بود . حالا دیگر وقت آن رسیده بود که یک نفر برای کمک به کارهای خانه پیش حضرت زهرا ( ع ) بماند . فضه در اصل ، کنیزی هندی بود که نجاشی فرمانروای حبشه او را به حضرت رسول ( ص ) هدیه داده بود . فضه زنی دانا ، با معرفت و خدا پرست بود . از آن روز که با خاندان پیامبر ( ص ) همنشین شده بود ، فاطمۀ زهرا ( ع ) را بیش از همه دوست می داشت . فضه خود از پیامبر ( ص ) تقاضا کرد که ایشان اجازه دهد او خدمتکار فاطمه ( ع ) باشد .با تولد زینب کبری ( ع ) خانۀ علی ( ع ) دارای سه کودک شد . امام حسن ( ع ) چهار ساله ، اما حسین ( ع ) سه ساله و زینب هم که نوزاد بود . حالا دیگر وقت آن رسیده بود که یک نفر برای کمک به کارهای خانه پیش حضرت زهرا ( ع ) بماند . فضه در اصل ، کنیزی هندی بود که نجاشی فرمانروای حبشه او را به حضرت رسول ( ص ) هدیه داده بود . فضه زنی دانا ، با معرفت و خدا پرست بود . از آن روز که با خاندان پیامبر ( ص ) همنشین شده بود ، فاطمۀ زهرا ( ع ) را بیش از همه دوست می داشت . فضه خود از پیامبر ( ص ) تقاضا کرد که ایشان اجازه دهد او خدمتکار فاطمه ( ع ) باشد . فضه تا آخرین لحظۀ حیات حضرت زهرا ( ع ) با او بود و هیچگاه از او جدا نشد . مردم او را کنیز فاطمه ( ع ) می دانستند و حضرت زهرا ( ع ) هم او را دوست خود می نامید .




موضوعات: ,,,,,,

برچسب ها: فضّه کنیز فاطمه ( ع ) , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 701 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ دوشنبه 2 شهريور 1394 ] 21:32 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

تسبیح حضرت فاطمه ( ع )

بعد از تولد نخستین نوزاد خانواده ، شیر دادن و پرستاری از کودک نیز به کارهای خانه اضافه شد . در این موقع بود که حضرت علی ( ع ) به فاطمه ( ع ) پیشنهاد کرد : « فاطمه جان ! با پدرت مشورت کن تا اگر صلاح می داند برای تو خدمتکاری بیاورد . »

روزی حضرت زهرا ( ع ) برای این منظور به خانۀ پدر رفت ولی درخواست خود را به زبان نیاورد و پس از احوالپرسی به خانه برگشت . روز دیگر که پیغمبر ( ص ) به دیدار ایشان آمده بود ، موضوع درخواست خدمتکار مطرح شد . اما پیامبر ( ص ) باز هم حضرت فاطمه ( ع ) را به چیزی که بیشتر دوست می داشت یعنی به شکر و یاد خدا سفارش کرد و فرمود : « فاطمه جانم آیا می خواهی چیزی به تو یاد بدهم که از خدمتکار برای تو بهتر باشد ؟ »

فاطمه ( ع ) جواب داد : « پدر جان بفرمائید . »

موضوعات: ,,,

برچسب ها: تسبیح حضرت فاطمه ( ع ) , بیاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 702 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ دوشنبه 2 شهريور 1394 ] 21:19 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

زندگی پاکان

زندگی روزانه در خانۀ علی ( ع ) خیلی ساده بود . دو همسر جوان در همۀ کارها رضای خدا و سول را راهنمای خود می دانستند و با رهنمود پیغمبر ( ص ) کارهای خارج از خانه را حضرت علی ( ع ) و کارهای داخل خانه را حضرت فاطمه ( ع ) بر عهده داشتند . تنها در روزهائی که حضرت علی ( ع ) در جبهه یا در سفر بود ، خود پیامبر ( ص ) یا یکی از نزدیکان به حضرت زهرا ( ع ) کمک می کردند . کارهای خانه چندان آسان نبود ، زیرا در آ« ایام حتی آرد کردن گندم و جو با آسیاب دستی در خانه صورت می گرفت . برای پیامبر ( ص ) آسان بود که از میان زنانی که در خانه ها کار می کردند ، خدمتکاری برای حضرت زهرا ( ع ) در نظر بگیرد ؛ اما به این دلیل که بیشتر مسلمانان در فقر و قناعت بسر می بردند و خاندان پیغمبر ( ص ) طوری زندگی می کردند که فقیرترین افراد با مشاهدۀ وضع زندگی ایشان آرامش داشتند لذا پیامبر ( ص ) از گرفتن خدمتکار برای فاطمه ( ع ) صرف نظر می کرد .

موضوعات: ,,,,

برچسب ها: بیاد شهدا و حجاب , زندگی پاکان ,

[ بازدید : 682 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ دوشنبه 2 شهريور 1394 ] 21:13 ] [ نویسنده (2) ]

[ ]

رهبر سیزده ساله ... ıllıllı شهید محمد حسین فهمیده ıllıllı





نوجواني جبهه ها را درك كرد

بازي پس كوچه ها را ترك كرد


رفت تا خط مقدم تا خدا
رفت تا معنا كند آيينه را


صورتش را با چفيه بسته بود
عزم او انگيزه اي پيوسته بود

موضوعات: شهدا,,نوجوانان,

برچسب ها: بیاد شهدا و حجاب , رهبر سیزده ساله ... ıllıllı شهید محمد حسین فهمیده ıllıllı ,

[ بازدید : 593 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ شنبه 27 تير 1394 ] 9:50 ] [ یا مهدی ]

[ ]

جوانان و نوجوانان در کربلا

گرچه در کارنامه حيات اجتماعي بشر، حماسه‏هاي بسيار بزرگي در طول تاريخ به ثبت رسيده است، اما به اعتراف بسياري از صاحب‏نظران، هيچ يک از رخدادهاي تاريخي قابل مقايسه با حماسه عاشوراي امام حسين ‏عليه السلام نيست. در تمام حرکت‏هاي بزرگ اصلاح‏طلبانه و انقلاب‏هاي رهايي‏بخش حساس‏ترين مسئوليت‏ها بر عهده نيروهاي توانمند جوان قرار داده مي‏شود. در نهضت عاشورا نيز مهمترين و سرنوشت‏سازترين نقش‏ها را نيروهاي جوان عهده دار بودند که طي آن هفتاد و دو تن از بهترين مردان شهيد شدند.

امام رضا ( عليه‌السلام) به «ريان ابن شبيب‏» فرمود: «اي پسر شبيب! هجده نفر از ما بني‏هاشم در کربلا شهيد شدند که در روي زمين نظير نداشتند. اين هجده نفر به استثناي فرمانده لايق و پيشواي عالي‏قدر خود امام حسين (عليه‌السلام) که پنجاه وهفت‏ساله بود، همه جوان بودند؛ جوانان سي و پنج‏ساله و کمتر تا نوجوانان دوازده ساله و ده ساله! ساير جانبازان کربلا نيز اکثرا نسل جوان بودند. در حقيقت مي‏توان گفت اکثريت فداکاران قهرمان کربلا را جوانان تشکيل مي‏دادند».[1]

موضوعات: شهدا,,,,,,,نوجوانان,

برچسب ها: جوانان و نوجوانان در کربلا , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 714 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ شنبه 27 تير 1394 ] 9:42 ] [ یا مهدی ]

[ ]

آهنگ معراجی ها


موضوعات: شهدا,

برچسب ها: آهنگ معراجی ها , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 637 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 25 تير 1394 ] 17:56 ] [ یا مهدی ]

[ ]

روز قدس

نتیجه تصویری برای روز قدس نتیجه تصویری برای روز قدس

نتیجه تصویری برای روز قدس نتیجه تصویری برای روز قدس

برچسب ها: روز قدس , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 681 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 19 تير 1394 ] 14:52 ] [ یا مهدی ]

[ ]

بابا جون

اینجا هوا بارونیه صدای رعد و برق میاد

اونجا نداره آسمون خوشابحالت باباجون

اینجا همه غمگینیمو ستاره ها خاموش شدن

اونجا نداره کهکشون خوشابحالت باباجون

اینجاصلیب پر شده و آدما آویزون میشن

اونجا نداره بمب و خون خوشابحالت باباجون

شما چطور رفتین و ما چرا باید بمونیم و

از رفتن کبوترا ترانه ها بخونیم و

شما خوشین تو آسمون خوشابحالت باباجون

اینجا دلم گریه میخواد بابا تو رو خدا بمون

خوشابحالت باباجون

اینجا دیگه نا ندارم حرفای مردم بشنوم

از قصه ی ریا واسه نونای گندم بشنوم

اونجانداره آب و نون خوشابحالت باباجون

یادم میاد بچه بودم موهامو شونه میزدی

وقتی تو بازیا بودم برام تو خونه میزدی

خونه م شده عذا و خون خوشابحالت باباجون

از عشق و عاشقا بگواز اشک مادرا بگو

از دل بگو از غم بگو قصه ی کربلا بگو

بازم برام غزل بخون خوشابحالت باباجون

من روی پاهات خوابیدم همیشه گرم همیشه نرم

میگن پاهات تو جبهه مون..د خوشابحالت باباجون

برچسب ها: بابا جون , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 800 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 16 تير 1394 ] 5:0 ] [ یا مهدی ]

[ ]

شعرتو........

شعر تو را در زیر باران میسرایم

در بوق ماشین و خیابان میسرایم

تا لذت دنیا تو را از من نگیرد

شعر تو را با چشم گریان میسرایم

با لهجه ی مازندرانی صاف و ساده

در روستا همراه چوپان میسرایم

به اسم رب شهدا بعداز تلاوت

شعر تو را همراه قرآن میسرایم

تا کشورم در عشق پاینده بماند

شعر تو را با نام ایران میسرایم

رفتی تو تا ایران ما ایران باشد

این شعر از لطف شهیدان میسرایم

در سبزه های سبز گیلان و گلستان

شعر تو را در یزد و کرمان میسرایم

تا کشتی ما،هم دران ساحل نشیند

مانند نوح در حین طوفان میسرایم

شعر تو را شبهای قدر و بعد توبه

در روزه های ماه رمضان میسرایم

تا که ثواب عشق تو نامم نویسند

شعر تو را امشب فراوان میسرایم

آهنگران آوینی و همت کلاه دوز

این شعر را برای چمران میسرایم

شعر تورا شعر تورا شعر تورا این

شعر تو را شعر تورا آن میسرایم

این شعر های ارتجالی را برایت

تنها برایت با دل و جان میسرایم

برچسب ها: شعرتو........ , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 581 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 تير 1394 ] 21:21 ] [ یا مهدی ]

[ ]

حرف من...........

در بین خوبی و بدی از بد جدا بودن خوش است

مانند یاران حسین در کربلا بودن خوش است

کاری نباشد خانه باشی و بگویی از جهاد

بر روی مین باشی و از دنیا رها بودن خوش است

سخت است در آخر زمان یار خدا باشی ولی

دور از ریا و فتنه و یار خدا بودن خوش است

قرآن ما ايمه اند و کاغذش ظاهر فقط

قرآن رو نیزه نکن در محتوا بودن خوش است

تو ای مدیر کار دان!!!!!!!! از مال ما مردم نخور

این پول نفت حق تو نیست فکر جزا بودن خوش است

مؤمن عدالت پیشه کن هرچیز را جای خودش

خنده بجا گریه بجا دنیا بجا بودن خوش است

فرهنگ ما ایرانیان پاینده باشد تا ابد

خوبی و پاکی و خدا....عشق و وفا بودن خوش است

تمام

برچسب ها: حرف من........... , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 523 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 تير 1394 ] 21:10 ] [ یا مهدی ]

[ ]

آمد.............

تمام نسیم ها را شمردم من

سکوت تو از زیر خاک آمد

یکی برای تو یک مشک آب آورد

یکی برای تو سینه چاک آمد

تو را کنار زنده ها سرودم: صبح

تو چون طلوع کردی جهان هلاک آمد

کنارمسجد شهر فقط هیاهو بود

حسین آمد حسین آمد نیاک آمد

جوانی که قامتش قامت صنوبر بود

درأن کیسه با استوخانو پلاک آمد...

برچسب ها: آمد............. , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 568 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 تير 1394 ] 20:59 ] [ یا مهدی ]

[ ]

ما همه سر باز تویم....

اللهم احفظ قاعدنا امام خامنه ای

برچسب ها: ما همه سر باز تویم.... , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 644 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 8 تير 1394 ] 13:40 ] [ یا مهدی ]

[ ]

دلنوشته ی یک دختر به شهدا

دلنوشته ی یک دختر به شهداا

دلنوشته به شهدا :

آن ها چفیه داشتند… من چادر دارم!!!

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند…

من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم…

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود…

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند…

من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند …

من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند…

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم…

ما خون دلها خورده ایم

قرارمان برای نسل جوان و نوجوان ، این نبود!!!!!

چفیه و حجاب

برچسب ها: دلنوشته ی یک دختر به شهدا , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 578 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 8 تير 1394 ] 13:33 ] [ یا مهدی ]

[ ]

یک سر مشق نیکو

یک سر مشق نیکو

من به جوان‏هاى امروز به خصوص نوجوان‏ها مؤکداً توصیه می کنم

کتاب‏هایى راکه شرح و گزارش گوشه‏ هایى از جنگ هشت ساله است

قدر بدانند و آنها را بخوانند.

مقام معظم رهبری ( مدظله العالی )

برچسب ها: یک سر مشق نیکو , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 709 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 6 تير 1394 ] 19:33 ] [ یا مهدی ]

[ ]

شهادت از دیدگاه امام خمینی (قدس سره)

« شهادت عزت ابدی است »

* شهادت فخر اولیا بوده است و فخر ما.


* هراس ، آن دارد که شهادت مکتب او نیست.


* شهادت رمز پیروزی است.


* ملتی که شهادت را آرزو دارد پیروز است.


* شما چه در دنیا پیروز بشوید یا به شهادت برسید ، پیروزمندید.


* شهادت در راه اسلام برای همه ما افتخار است.


* شهادت برای ما فیض عظیمی است.

موضوعات: شهدا,نوجوانان,

برچسب ها: شهادت از دیدگاه امام خمینی (قدس سره) , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 598 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 21:23 ] [ یا مهدی ]

[ ]

جانباز

http://media.jamnews.ir/marg-bar-amrika-3.jpg


جانباز چه میداند که دنیا چیست ؟

جانباز چه میداند که سلامت بودن چیست ؟

جانباز چه میداند دنبال کودک دویدن چه معنایی دارد ؟

جانباز .... تنها عشق را میداند ....

عشق به میهن و اسلام را ....

عشق به ناموس و خانواده را ...

و عشق به امام را ....

برای سلامتی همه این عزیزان صلوات ....

موضوعات: شهدا,,نوجوانان,

برچسب ها: جانباز , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 585 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 21:16 ] [ یا مهدی ]

[ ]

پاهای بوسه داده به مین یادشان بخیر

http://static.cloob.com//public/user_data/album_photo/3107/9320694-b.jpg

خورشیدهای خاک نشین، یادشان بخیر

پلهای آسمان به زمین، یادشان بخیر

با خون نوشتههای «به مجنون خوش آمدید»

بعد از تقاطع دل و ایمان، یادشان بخیر

آن روزهای روشن و آیینههای صاف

شبهای شور و رزم و کمین، یادشان بخیر

آن دسته دسته شاپرکانی که پر زدند

تا لمس شعلههای یقین، یادشان بخیر

دستان رو به علقمهی مانده روی خاک

پاهای بوسه داده به مین، یادشان بخیر

چندین هزار یوسف از اینجا گذشتهاند

ما ماندهایم و آه و همین «یادشان بخیر»

حتی هنوز روشن و جاریست ردشان

این گوشه، پای نهر... ببین! یادشان بخیر.

موضوعات: شهدا,نوجوانان,

برچسب ها: پاهای بوسه داده به مین یادشان بخیر , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 708 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 21:14 ] [ یا مهدی ]

[ ]

تقدیم به شهدای گمنام

http://img.tebyan.net/big/1388/06/1312291086611961561319815762118522526642.jpg

دعا کنید که من ناپدید تر بشوم

که در حضورخدا رو سفید تر بشوم

بریده های من آن سوی عشق گم شده اند

خدا کند که از این هم شهید تر بشوم

که ذره های مرا باد با خودش ببرد

که بی نهایت باشم، مدید تر بشوم

به جست و جوی من و پاره های من نروید

برای گم شده تن، پی کفن نروید

به مادرم بنویسید جای من خوب است

که بی نشانه شدن در همین وطن خوب است

در این حدود، من پاره پاره خوشبختم

در آستان خدا بی کفن شدن خوب است

همیشه مهدی موعود در کنار من است

و دست های ابالفضل سایه سار من است

خدا قبول کند این که تشنه جان دادم

و کربلای جدیدی نشان تان دادم

به جست و جوی من و پاره های من نروید

برای گم شده تن، پی کفن نروید

میان غربت تابوت ها نخواهیدم

به زیر سنگ مزار- ای خدا!- نخواهیدم

منم و خار بیابان که سنگ قبر من است

دعای حضرت زهرا)س(مزید صبر من است.

خدا که خواست ز دنیا بعید تر بشوم

که زیر بارش سرب و اسید، تر بشوم

خودش به فکر من و تکه های من است

دعا کنید از این هم شهید تر بشوم

موضوعات: شهدا,نوجوانان,

برچسب ها: تقدیم به شهدای گمنام , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 650 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 21:09 ] [ یا مهدی ]

[ ]

امام زمان

http://www.shereno.com/image.php?op=newsimgf2&var=MTM3MTAzNzg5Ny0xLmpwZw==


چفیه‌ی من بوی شبنم می‌دهد

عطر شب‌های محرم می‌دهد

چفیه‌ی من، سفره‌ی دل می‌شود

جمعه، با مهدی، مقابل می‌شود

موضوعات: ,محرم,

برچسب ها: امام زمان , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 599 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 21:05 ] [ یا مهدی ]

[ ]

خون پاک شهدا منتظر توست بیا

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 13:24 ] [ یا مهدی ]

[ ]

بهانه


http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/oroje/YaaFatemeh1.jpg

دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد

سراغ باغ گلی را شبانه می گیرد

چه حکمت است که چون نام فاطمه آید

برای گریه دل من بهانه می گیرد؟


موضوعات: شهدا,نوجوانان,

برچسب ها: بهانه , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 497 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 13:20 ] [ یا مهدی ]

[ ]

جانباز شیمیایی............

گرچه با كپسول اكسيژن مجابت كرده اند

مادرت ميگفت دكترها جوابت كرده اند

موضوعات: شهدا,نوجوانان,

برچسب ها: جانباز شیمیایی............ , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 538 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]


ادامه مطلب

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 13:16 ] [ یا مهدی ]

[ ]

شهید مصطفی احمدی روشن


http://meysamagha.persiangig.com/image/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86.jpg

چرخ زد کربلا زمین وا شد
عاشقی سهم ابن‌سینا شد
باز هم یک حماسه نزدیک
باز هم رزم روشن و تاریک
باز از خانمان جدا شده است
ابن‌سینا که مصطفی شده است
لحظه‌ها در مدار زیبایی است
کوچه آیینه شکوفایی است
همه گل‌ها محمدی شده‌اند
مست بیدار احمدی شده‌اند
احمدی رفت و مست احمد شد
گل گلخانه محمد شد
رفت اما چراغ روشن شد
رودی از دا، داغ روشن شد
راز، مست شنیدن‌اش آمد
سنگ حتی به دیدن‌اش آمد
کوچه لب باز کرد، گویا شد
نینوا نینوا شکوفا شد
یک نفر خوانده شد، رها پر زد
یک نفر گفت، مصطفی پر زد
مصطفی کیست؟ بوی پیراهن
دل‌اش از عطر احمدی روشن
خاک چرخی زد و خدایی شد
مصطفایی که مصطفایی شد

موضوعات: شهدا,نوجوانان,

برچسب ها: شهید مصطفی احمدی روشن , به یاد شهدا و حجاب ,

[ بازدید : 618 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 2 تير 1394 ] 13:08 ] [ یا مهدی ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]